پست چهل و ششم : شما بذارید من برسم ، یه نفسی چاق کنم ، بعد شروع کنید به گیر دادن!!!!
آقا جونم براتون بگه که من دیشب به اتفاق یکی از عمه هام و ریحانه(همسر پسر عمم صادق که خیلی زحمت منو در حین خدمت کشیدن) و مامان ریحانه به ولایت خودمون برگشتیم.ماشینم مشکلاتی داشت و همش استرس داشتم که نکنه توی راه مشکلی برامون به وجود بیاد.خدا رو شکر به خیر گذشت و مشکلی پیش نیومد...
به خونه هم خبر نداده بودم که دارم میام.خلاصه ساعت حدود 12 شب بود که من رسیدم خونه و بعد از خوش آمدگویی اهل خانه و تبریک گفتن به خاطر به پایان رسیدن خدمت سربازی خوابیدم.صبح هنوز بیدار نشده بودیم که مامانم شروع کرد به اینکه باید از همین امروز بری بگردی توی یه مغازه ای چیزی شاگردی کنی.بچه ها می گفتن بعد خدمت سخته و همه بهت گیر میدن ولی من باورم نمیشد.
گفتم برم یه ذره سایت ها رو زیر و رو کنم و ببینم استخدامی چیزی هست یا نه...مورد خاصی پیدا نکردم.هر چی استخدامی هست نوشته سابقه کار...!!!...اون هم بالای سه سال...!!!...اون هم سابقه کار مرتبط...!!!...
تنها چیزی که تونستم پیدا کنم ثبت نام کارآموزی مناطق ویژه بود که نمی دونم اصلا هنوز نیرو میگیرن یا نه!همین که سایتشون بازه خودش یه امیدواریه.حالا ما ثبت نام میکنیم ببینیم چی میشه.مثل تیری در تاریکیه...
این هم لینک سایت ثبت نام :
ثبت نام کارآموزی سازمان منطقه ویژه اقتصادی پارس