امروز آخرین روز سال ۱۳۹۶ هست.سالی که برای من جز درد هیچینداشت.روحم از جسمم خسته تره.سال ۱۳۹۶ رو میشه برای من سال خدمت در تیپ ۵۵ هوابرد نام گذاری کرد.آره...من بعد از آموزشی افتادم یگان تکاوری تیپ ۵۵ هوابرد شیراز.جایی که یک روز هم نمیشه احساس آرامش رو تجربه کرد...جایی که در هر روزش باید هزاران بار مرد و زنده شُد...
بی خیال!چیزی دیگه نمونده که این روزهای سخت تموم بشه.شاید هم بهتره همه سختی های خدمت رو تموم شده بدونم و این یک ماه باقی مانده رو فقط در حد شرکت در یک اردوی نظامی بدونم و ازش لذت ببرم.
سال ۹۷ میتونه اتفاقات خیلی خوبی برای من بیفته.خدمتم که ایشالله با یه مرخصی پایان دوره خوب به زودی تموم میشه.میتونم شغل خوبی پیدا کنم و به یه سری آرزوهای دیگم هم برسم.
یه سری اتفاقات خیلی ساده اما مهم هست که اگه اتفاق بیفته ، سال ۹۷ به یک نقطه عطف در زندگی من تبدیل خواهد شد...می خوام سال ۹۷ ، سالِ تلاش ، کوشش و جدیت برای رسیدن به خواسته ها و آرزوهام باشه.پیش به سوی تلاش بی وقفه...
سال تحویل امسال رو کنار مزار مادربزرگم خواهم گذروند چون مدت زیادی نیست که به رحمت خدا رفته.روحش شاد...
به امید خوشبختی و سلامتی همه در سال جدید...