پست بیست و یکم : نیمه بندی مرخصی عید
برای تعطیلات عید نوروز بچه ها رو نیمه بندی کردن.من قراره نیمه اول برم مرخصی و پدرام نیمه دوم.من و پدرام روز تسویه حسابمون افتاده توی یک روز.البته پدرام از من قدیمی تره ولی من کسری خدمت داشتم و همچنین پدرام به خاطر خنگ بازی هاش ۱۰ روز اضافه خورده بود که دیگه همه چیز دست به دست هم داد که با هم ترخیص بشیم.ممکنه پدرام که برای نیمه دوم به مرخصی میره دیگه نیاد توی پادگان تا روز تسویه حساب.حقش هم هس چون مرخصی پایان دوره و مرخصی استحقاقیش رو میخواد با هم بگیره.
خدا رو شکر همه چیز داره طبق نقشه و روال ایده آل پیش میره.دو تا سرباز برای جایگزینی من و پدرام اومدن که همین مسئله باعث میشه ما راحت تر بتونیم مرخصی پایان دوره بگیریم.دیروز جناب سرهنگ برای من گل کاشت و زنگ زد که منو سه روز زودتر برای مرخصی عید بفرستن.موافقت هم شد اما شرایط جوری شد که سه روز بهم مرخصی دادن و گفتن شنبه بیا و با بقیه بچه ها برو برای مرخصی عید.من هم که خیلی برای برگشتن به شهرمون عجله نداشتم از اینکه سه روز از لوحه نگهبانی خارج شدم خیلی خوشحال بودم و رفتم پیش صادق...این روزها خیلی پوچ و ساده میگذره...